ستون آخر
آیا شما هم مانند "حکمتیستها" و یا "حزب کمونیست کارگری"...؟
على جوادى

به دنبال پاسخ سئوالش بود. از قرار تحولات و شرایط جدید امکان دسترسی با آرامش خاطر به اینترنت را از او سلب کرده بود. بنظر نتوانسته بود نشریات و ادبیات حزب ما را در این مدت دنبال کند. در یادداشت کوتاهی پرسیده بود: "آیا شما هم مانند حکمتیستها سیاست خانه نشین کردن مردم را دنبال میکنید و یا مانند حزب کمونیست کارگری از سبزها حمایت میکنید؟" جوهر سیاست راست و پوپولیستی این دو حزب را بیان کرده بود. خواهان توضیح بیشتر از جانب ما بود. پاسخ اش را گرفته بود. صریح و روشن ...

حزب اتحاد کمونیسم کارگری در عین حمایت از مبارزات سرنگونی طلبانه توده های مردم آزادیخواه و برابری طلب در عین حال منتقد جدی جریانات اصلاح طلب حکومتی و جریان سبز حکومتی است. ما از مبارزات مردم دنباله روی نمیکنیم. تلاش میکنیم این مبارزات را رهبری و سازماندهی کنیم. جوانب ارتجاعی و عقب مانده موجود در آن٬ نفوذ گرایشات راست پرو غربی و ملی – اسلامی در این اعتراضات را عمیقا نقد میکنیم. ما سیاست "همه با هم" نداریم. ما سیاست اتحاد گرایشات راست و چپ نداریم. ما برای تامین هژمونی کمونیستی و کارگری بر این جنبش تلاش میکنیم. ما مردم را به اردوی آزادیخواهی و برابری طلبی و سوسیالیسم٬ به اردوی کمونیسم کارگری٬ فرا میخوانیم. جنبش سبز مانند جنبش دوم خرداد یک جنبش و حرکت ارتجاعی است. هدفش کنترل و مهار اعتراضات سرنگونی طلبانه توده های مردم و قرار دادن این اعتراضات در چهارچوب جدال جناحهای حکومتی و بمنظور تحکیم موقعیت یک جناح در قبال جناح دیگر رژیم اسلامی است. به دنبال مردم روانند تا آنها را به عقب بکشند و در نیمه راه متوقفشان کنند. ارزش مصرف مبارزات مردم برای این جریان٬ تحکیم موقعیت جناحی شان است .

این اعتراضات میتواند به سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی منجر شود. این جوهر تلاش ماست. سازمان دادن انقلاب کارگری اساس تلاش ما در شرایط کنونی است .

ما بر خلاف حزب "حکمتیست" عقل و هوشمان را از دست نداده ایم. صاعقه زده نشده ایم. بر خلاف آنها جامعه را صحنه جدال دو جناح ارتجاعی رژیم اسلامی نمیدانیم. ما سالهاست که اعلام کرده ایم جدالهای جامعه ایران سه جناح دارد. مردم جناح دیگر این کشمکش ها هستند. کشمکشهای جناحهای حاکم خود واکنشی به اعتراضات مردم و تلاشی برای مقابله آن است. ما حساب مردم را از حساب جناح اصلاح طلب حکومتی جدا میدانیم. ما بر خلاف "حکمتیستها" این مردم را کت بسته تحویل جناح سبز و سیاه جمهوری اسلامی نداده ایم. ما برای پیروزی مبارزات مردم و نه اعلام شکست آن تلاش میکنیم. این مردم حکم به سرنگونی رژیم اسلامی داده اند. مساله بر سر تامین شرایط و ملزومات پیروزی این مبارزات از نقطه نظر ماست .

از طرف دیگر ما بر خلاف سیاست رهبری کنونی "حزب کمونیست کارگری" سیاست ارتجاعی برخورد دوگانه به جناح اصلاح طلب حکومتی را در دستور خود قرار نداده ایم. از نقطه نظر ما تقسیم رژیم اسلامی به جناحهای مترقی و ارتجاعی٬ جناحهایی که قابلیت قرار گرفتن در "کنار ما مردم" و "همراه ما مردم" را دارند٬ یک سیاست توده ایستی است. هر دو جناح رژیم در تاریخ و کارنامه خونین رژیم اسلامی شریکند. جریان موسوی را با ده من سیرش هم نمیتوان در "کنار ما مردم" و "همراه ما مردم" کرد. هیچ میزان از تقابل جریان موسوی٬ خاتمی و کروبی با دولت احمدی نژاد و خامنه ای این جریانات را در کنار مردم آزادیخواه و برابری طلب قرار نمیدهد.  اینها جریاناتی هستند که قتل عامهای سال شصت و سال شصت و هفت را سازمان دادند. دهها هزار نفر را برای حفظ حکومتشان اعدام کردند. جریان موسوی – خاتمی - کروبی تغییری نکرده است. هدفشان حفظ نظام آدمکاشان رژیم اسلامی است. خواهان بازگشت به شرایط "طلایی" خمینی و دوران حاکمیت خط امامشان هستند. آنها تغییر نکرده اند٬ "همراه" و در "کنار مردم" نشده اند. آن جریان پوپولیست اکنون به سرانجام مفتضحانه برخی از سیاستهای راست خود رسیده است. ما جناح سبز انقلابی نداریم. ما تجدید نظری در سیاستمان در قبال جناحهای رژیم اسلامی نکرده ایم. برخلاف رهبری "حزب کمونیست کارگری" برخی از سران رژیم اسلامی را از فهرست جنایتکاران حکومتی خارج نکرده ایم. ما برخلاف این جریان به دنبال "وحدت" جریانات چپ چپ و راست راست نیستیم. گسترش این تزها تنها دست جریانات راست و ارتجاعی را برای به مسلخ بردن اعتراضات مردم و تبدیل این اعتراضات به سکویی برای پرش جریانات راست و ناسیونالیسم پرو غربی هموار میکند. ما اجازه نمیدهیم سیاست "همه با هم" را به جامعه بقبولانند. نتیجه این سیاستهای پوپولیستی از پیش روشن است. ما بر خلاف آنها با جریانات راست و سبز "هم خون" نیستیم. "یک حرف را" نمیزنیم. اختلافمان "دو سلیقه بیانی" نیست. از نظر ما نمیتوان میان نیرویی که برای سوسیالیسم و لغو کار مزدی و نابودی استثمار مبارزه میکند و جریانی که به زعم خودش برای "سلطنت مشروطه" و در شرایط فعلی در چهارچوب رژیم اسلامی مبارزه میکند٬ وحدت و اتحاد عملی ایجاد کرد.
 
ما همواره تاکید کرده ایم که کمونیسم کارگری برای پیشروی باید به حزب و نیروی سازمانده و رهبر تبدیل شود. باید به ظرف در برگیرنده رهبران عملی و کارگری و رهبران اعتراض زنان و جوانان تبدیل شود. تحولات معاصر گوشه ای از این تزهای پایه ای ما را اثبات کرد. نشان داده شد که چنانچه در زمین و جامعه ریشه نداشته باشید٬ زمین خواهید خورد. همانطور که "حزب حکمتیست" زمین خورد. همانطور که نازایی سیاستهای پوپولیستی "حزب کمونیست کارگری" نشان داده شد. ما بر خلاف این جریانات پرچم انقلاب کارگری را در این تحولات به اهتزاز در آوردیم. *